مانياد منمانياد من، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

مامان و نی نی

انتظار

سلام نی نی تو راهی من...عزیزم اومدم یه کم از احساسات این روزام برات بگم..همش نگرانم همش استرس دارم...این دل اشوبه لعنتی داره منو میکشه...به خودم میگم اگه نشه چی؟؟؟اخه عزیزم هروقت کسی بهم میگفت نی نی بیار من بهشون میگفتم درس دارم نمیشه اونام بهم میگفتن فکر کردی هروقت اراده کردی بارداری!!!! کلی تو نت سرچ کردم دیدم خیلیا چندین ماهه که منتظرن....عزیزم تو که میدونی من چقدر دوست دارم تحمل ندارم که زیادی منتظرت باشم پس منتظرم نزار...اینم میدونم که این استرس اصلا خوب نیست میتونه تاثیر بد بزاره ولی چه کنم که دست خودم نیست ...با اینکه این ماه اولین ماه برنامه ریزی شده و جدی ما بود ولی نمیدونم چمه؟؟؟اصلا اگه مامانت حرص نخوره باید تعجب کنی... ...
28 آذر 1393

زندگی ما قبل نی نی

سلام نی نی نیومده ام ..می خوام تو این پست از زندگی من و بابای مهربونت قبل از تو برات بگم..پانزده اسفند هزاروسیصدوهشتادونه بابا به همراه خانواده اش خواستگاری مامان اومدن...پانزده اردیبهشت هزاروسیصد و نود ما نامزد شدیم..سی تیر هزاروسیصدونود عقد کردیم.... دقیقا یک سال بعد نامزدی مون یعنی پانزده اردیبهشت هزاروسیصدو نود و یک زندگی زیبامون شروع کردیم... بعد دوسال و نیم از شروع زندگی مون زیر یه سقف بعد کلی درگیری فکری که  نی نی بیاد یا نه؟؟؟ (اخه مامان هنوز درسش تمام نشده)تصمیم گرفتیم یه نی نی رو به این زندگی دعوت کنیم...اخه  چون هم من هم بابامهدی خیلی نی نی دوست داریم ...اولین کاری که ...
23 آذر 1393

دعوت

نمی دونم دعوتت کنم به این دنیا یا نه؟خیلی ذهنم درگیر...مامانی خودت دوست داری بیای؟؟؟
9 آذر 1393
1